یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت
یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت

دبستان

دبستانمون به خونمون زنگ می زدن برای پوریا جایزه بیارید که بیست شده بعد به اسم خودشون میدادن به من , منم همش می دونستم اما به روم نمیوردم ‎

به یک استکان حرف بپیوندید



نظرات 2 + ارسال نظر
PaRi دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ق.ظ http://magicgirl.blogsky.com


پس چی فک کردی با پول خودشون جایزه میدادن!!!؟
واسه مام همین طوری بود!

شایان سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:57 ب.ظ http://AENEMA.CO.CC

اره دقیقامن یه بار روزنامه دیواریم تو استان اول شد بهم جایره ترازو دادنمن یه پسرم چرا نفهمیدن اینو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد