یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت
یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت

منتخب از اشعار فروغ فرخزاد

میان تاریکی ترا صدا کردم
سکوت بود و نسیم که پرده را میبرد
در آسمان ملول ستاره ای میسوخت
ستاره ای میرفت ستارهای میمرد
ترا صدا کردم ترا صدا کردم
تمام هستی من چویک پیاله شیر میان دستم بود
نگاه آبی ماه به شیشه ها میخورد
ترانه ای غمناک چو دود بر میخواست زشهر زنجره ها
چو دود میلغزید به روی پنجره ها
تمام شب آنجا میان سینه من
کسی ز نومیدی نفس نفس میزد
کسی به پا میخاست کسی ترا میخواست
دو دست سرد او را دوباره پس میزد
تمام شب آنجا ز شاخه های سیاه غمی فرو میریخت
کسی ز خود میماند کسی ترا میخواند
هوا چو آواری به روی او میریخت
درخت کوچک من به باد عاشق بود به باد بیسامان
کجاست خانه باد؟ کجاست خانه باد؟

« برگرفته از کتاب تولدی دیگر »
نظرات 2 + ارسال نظر
PaRi یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ق.ظ http://magicgirl.blogsky.com

به به!!
می بینم که زدی تو فاز شعر و شاعری!
منم خیلی شعرای فروغ فرخزادو دوس دارم
(منو شناختی!!!!؟)
برگشتیدم!

به به - پری خانوم . خوش اومدی - منم دیگه نمینویسم - یهنی وخت ندارم ... خوشحال شدم اومدی

محمدتنها شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ب.ظ http://www.mohammadetanha.blogfa.com

خداحافظ همسایه وبلاگی !
.
.
.
دارم از همه کسایی که وبلاگم اومدن خداحافظی میکنم

همین دیگه !

موفق باشی :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد