یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت
یک استکان حرف

یک استکان حرف

نوشته های یک در حال پیشرفت

از فواید کتاب و کتاب خوانی

- آیا وقتی به مهمانی می‌روید به گل‌های قالی چشم می‌دوزید؟
- آیا صحبت کردن با یک غریبه قلبتان را به تپش می‌اندازد؟
- آیا در مصاحبه‌های استخدامی با حالتی عصبی می‌نشینید و دنبال کسی دیگری می‌گردید تا شروع به صحبت کند؟
- آیا در یک جلسه مهم کاری زانوهایتان می‌لرزد و کف دستتان عرق می‌کند؟

از همان بچگی ساکت و سر بزیر بودم. از دیورا صدا در می آمد، از من نه. سالهای زیادی همینطور ساکت و کم حرف. جوری که حرف زدن یادم رفته. همیشه قرار گرفتن در جلسه ها و جمع های چند نفری که افرادی غریبه حضور داشته باشن برام سخت بود. ترس نه ولی حسی بود که دوست نداشتم وارد اینجور جمع ها بشم و خودم رو توی فشار روانی قرار بدم که حالا اگر کسی با من صحبت کرد چی بگم و با اونا که غریبه هستن چطوری سر صحبت رو باز کنم و هزارتا فکر که مانع رفتن من به خیلی از جلسه ها میشد و تبعات این اتفاق از دست دادن دوستان جدید، از دست دادن فرصت های شغلی جدید و خیلی محاصن معاشرت با افرادی جدید توی زندگی بود. تا اینکه دست به کار شدم. شروع کردم به گشتن و تحقیق کردن در رابطه با کتاب هایی که بتونن این مشکل رو حل کنن و خواندن کتابی که این روند رو برای من متحول کرد. کتاب "هنر گفت و گو"  نوشته دبرا فاین،‌ ترجمه مرجان مهدی پور، کتابی بود که من رو با روش های غلبه بر ترس، راه های ایجاد ارتباط، نحوه ی شروع صحبت با افراد، ادامه دادن حرف و تمام کردن و حتی روش هایی برای دیدار دوباره با مخاطب آشنا کرد.

چقدر خوب میشه که اگر توی هر زمینه ای در زندگی مشکل داریم به کتاب اعتماد کنیم. بخونیم و یاد بگیریم و یادداشت کنیم چیز هایی که میتونن زندگی ما رو متحول کنن. حالا من با اعتماد به نفس و شوق زیادی مشتاق رفتن به جاهایی هستم که بتونم آدم ها، اخلاقیات، فرهنگ ها و کلی چیز های جدید رو ببینم و بدستشون بیارم.

 پس اگر شما هم مشکلی دارین در این رابطه، حتما شروع کنین به خوندن کتاب. هر کتابی که فکر میکنین بهتون کمک میکنه.

      تمسخر

      هیچ انسانی کامل نیست. همه ی ما نقص هایی در ظاهر و باطن داریم. بدترین اتفاق برای یک فرزند مسخره شدن در جمع توسط والدین خود است که باعث سرخوردگی، احساس گناه کردن و گوشه گیر شدن میشود. 

      «توو دماغی بودن» یا «سین را شین» گفتن شاید خیلی بامزه و بانمک باشد ولی وقتی والدین یک فرزند این مسئله کوچک را در یک جمع بازگو کنند قطعا باعث ناراحتی فرزند میشود. چون فرزند احساس میکند این اتفاق باعث میشود که در جمع دوستان و غریبه ها مورد تمسخر قرار گیرد. 
      گاهی باید دانست که خندیدن در یک جمع باعث ناراحتی فرد میشود یا نه. که در نوجوانان به غرور لطمه میخورد. 

      البته بیشتر بارون ِ پاییزی

      همه ی ما، حتی یه بار، یه روز که داشتیم میرفتیم سر قرار، بارون میومده. 
      یه لحظه پشیمون شدیم، با خودمون گفتیم آرایشمون خراب میشه، با گُلمون چیکار کنیم، لباسامون داغون میشه... ولی باز رفتیم. 
      واسه اینه که بارون خیلی وقتا دلتنگی میاره. 

      Love has no labe / video



      ویدیوی زیبا از زیبایی ِ عشق. وقتی که عشق، زبان، مذهب، رنگ، جنسیت، ملیّت و توانایی نمی شناسد. وقتی که عشق، عشق می آفریند. 

      کاش دنیایمان پر عشق باد. 

      لینک این ویدئو توی یوتیوب به این نام و  آدرس هست :

      Love has no labe

      که لینک اصلی این ویدئو هست با چندین میلیون بازدید. :) یا علی. 

      وقتی محبت، محبت می آفریند


      همیشه با دیدن فیلم ها و تصاویر زیبای دنیای محبت به وجد میام، بغض میکنم و ذهنم درگیر میشه. 

      چگونه میتوان به آرزو رسیدن کودکی سرطانی رو دید و اشک نریخت؟! چگونه میتوان انسانیت رو دید و قلبت تند تند نزند؟ 

      هیچوقت نتونستم وارد بخش کودکان سرطانی بشم. هیچوقت نمیتونم فکر کنم به لحظه ی ورودم به سازمانی مثل محک. یادم که به بازدید های دانشجویی از خانه ی سالمندان می افتد دیگه اون روز، روز من نیست. چطور اون همه بغض رو تحمل میکردم؟! 

      همیشه ته آرزو هام این بوده که روزی به جایگاهی برسم که بتونم سهم کوچکی از دنیای پرشور ِ محبت داشته باشم ولی محبت همیشه به کار های بزرگ نیست.

      محبت شاید شاخه گلی هزارتومنی باشد. 

      به بهانه ی سال جدید

      خب؛ مثل اینکه عید شده و منم باید به نوبه خودم به همتون تبریک بگم و از همینجا بگم خیلی دوستون دارم!

      خب پس دوستون دارم. عیدوتونم مبارک . برین دیگه. خیلی زیاد باهاتون احوالپرسی کردم   


      اند احوالات این روزها هم باید بگم که همه چی به خوبی و خوشی پیش میره و خوش و خوشحال هستیم! صلوات



      + اینم لینک صحبت ها در اولین روز سال 1391   - Download

      + اولین پست سال 1391

      به بهانه ی تولدت در این شب سرد با قلبی گرم

      خب باید بگم که در روزهایی که گذشت تولد کسی هست و شاید بهتر باشه بگم بود که من فوق العاده قبولش دارم و به اندازه مامان بابام بهش احترام میذارم و واسش ارزش قائلم. چون توو سخت ترین شرایط تنهام نذاشت و همیشه تا هرجا تونسته کمکم کرده. خوب قاعدتا اینجور دوستا رو باید رو چشم نگه داشت نه دوستایی که یه روز هستن و یه روز نیستن. به هر حال میخواستم از همینجا بهش تبریک بگم و بگم که همیشه خاطرش و اسم عزیزه و هیچوقت فراموشش نمیکنم.  

       

      بعدا یه متن خوشگل بخاطر آغازت خواهم نوشت...

      به بهانه ی تحول

      گذر باید کرد ! عوض باید شد ! من در اندیشه بارانم و تو ... به صدای پای آب دل بستی ... گذر باید کرد ، رفت ها باید باخت ،  باخت ها باید شد، برد ها باید دید ، تا به دریا رسید ! من گذر کردم از این حس ... تو ندانی و منی همچون تو به ته خط شاید ، باز گشتم ......

      + [  خودم . یعنی : پ.عین ]

      برای خواهر عزیزم !



      روز فروغ تو باد می آمد. دنیا مدهوش از آمدنت بود. جهان را میگفتی ، انگار آشفته بود. انگار آمادگی حضورت را نداشت. نمیدانست با این اتفاق چه کند. ترس بر اندام دنیا افتاد و شهر لرزید و باد هراسان به دور خود میچرخید...

      خورشید در حال غروب بود؛ خورشید هم نتوانست تورا ببیند. رفت و رفت ...

      و تو آمدی و جای خورشید تابیدی ، جای باد فریاد زدی و جای زلزله شهر را لرزاندی ...

      تو آمدی تا بتابی ، بتابی بر و خود و خانواده ات... آمدی تا زن باشی، تا بگویی من زن هستم و با حس زنانه ات قلب دنیایی را در دست گیری...

      هوا را میگویی ؟ پگاه بود و او نیز نتوانست پگاه باشد. پگاهی رفت و پگاهی آمد. پگاهی آمد تا صبح را در قلبش گیرد، شب را در سکوتش بشکند و خورشید را در چشمش طلوع کند و گل را از احساسش به زانو در آورد.


      خواهر بهتر از وجودم ، آمدی تا با آمدنت دنیایی را بشکافی ، ساده باش آما بی انتها ، آرام باش اما پرشور ، بی قرار باش اما برقرار ... تولدت مبارک ...



      + از طرف برادرت

      + وبلاگ خواهرم


      در راستای اهمیت به نظر خوانندگان این وب

      در راستای اهمیت به پیشنهاد و انتقاد دوستان "هرگونه کپی برداری از متون این وب نیازمند به مجوز کتبی از نویسنده است"!!!! لذا هرگونه استفاده بازرگانی و تجاری از این وب اعم از باز نویسی، خلاصه نویسی، زیراکس، ضبط کامپیوتری، کتاب الکترونیکی، لوحفشرده، شبکه اطلاع رسانی و الگو برداری ازنظر قانونی ممنوع و پیگرد قانونی دارد و از نظر شرعی حرام مطلق است!!!‏